آنچه در مورد عملکرد بازار سهام نمی دانید می تواند به شما آسیب برساند



 این یک واقعیت نگران کننده است که آمریکایی ها چقدر در مورد بازده بازار سهام و عملکرد تاریخی اطلاعات کمی دارند. این ناآگاهی میزان مشارکت آنها در منافع بلندمدت مالکیت سهام را محدود می کند و در نتیجه نابرابری ثروت را تشدید می کند. مقاله ای از شماره فعلی (18 اکتبر 2018) مجله فورچون، که در زیر گزیده شده است، مشکل را نشان می دهد. این مقاله گزارش داد که 48 درصد از پاسخ دهندگان به نظرسنجی معتقد بودند که بازار سهام در دهه پس از شکست Lehman رشد نکرده است. در واقع، این مقاله گزارش می دهد که از آن زمان تاکنون، سهام 140 درصد افزایش یافته است.

آنچه تا حدودی طعنه آمیز است این است که خود مقاله به رمز و رازی که بازار سهام را احاطه کرده است می افزاید. تمایل به صحبت آزاد و در نتیجه ایجاد سردرگمی بیشتر وجود دارد. به عنوان مثال، کدام “سهام” 140 درصد افزایش یافته است؟ آیا این 140 درصد شامل سود سهام می شود؟ در غیر این صورت، مظنه این است که سیب و پرتقال را مخلوط می‌کند زیرا برخی از سهام سود سهام پرداخت می‌کنند و برخی دیگر سود نمی‌دهند. در کتاب ما، مبانی مفهومی سرمایه گذاریاولین پایه، توانایی ارزیابی دقیق عملکرد سهام (و سایر دارایی ها) است. این نیاز به محاسبه بازده دوره ای دارد. بنابراین بیایید محاسبه Fortune را با استفاده از بازده درست انجام دهیم.

اول، “سهام” کل بازار ایالات متحده، از جمله سهام نیویورک و نزدک در نظر گرفته می شود. این سهام در یک شاخص قرار می گیرند که در آن به هر شرکت وزنی متناسب با ارزش بازار آن داده می شود. اگر می دانید کجا باید جستجو کنید، داده های این شاخص کلی بازار به طور گسترده در دسترس است. من توصیه می کنم وب سایت پروفسور کن فرنچ
زیرا اطلاعات آنجا به خوبی سازماندهی شده و دسترسی به آن آسان است. از این وب سایت بازده ماهانه شاخص کل بازار را از 1 نوامبر 2008 تا 31 اوت 2018 دانلود کردم. این بازده نشان دهنده درصد افزایش یا کاهش در ارزش کل سرمایه گذاری در شاخص بازار در هر ماه است، از جمله سود سهام که فرض می شود دوباره سرمایه گذاری شود. با استفاده از این سری از بازده ماهانه، به راحتی می توان محاسبه کرد که 100 دلار سرمایه گذاری در شاخص بازار در 1 نوامبر 2018 چقدر ارزش داشت. پاسخ 384.29 دلار است—افزایش 284.29 درصد، نه 140%.

به نظر می رسد که اوج بحران مالی زمان فوق العاده ای برای سرمایه گذاری در سهام عادی بود. ترکیبی از جهل و ترس قیمت سهام حتی شرکت های فوق العاده را به پایین ترین سطح نسبت به درآمد سوق داده است. وارن بافت این را متوجه شد و در پایان سال 2008 تصمیم گرفت تا آل-این برود. نیازی به گفتن نیست که آقای بافت می داند چگونه بازدهی را محاسبه کند و عملکرد را اندازه گیری کند.

نکته این است که شما نمی توانید عملکرد سهام یا هر دارایی مالی رقیب را بدون درک نحوه محاسبه بازده ارزیابی کنید. متأسفانه، بسیاری از آمریکایی ها هیچ ایده ای ندارند. و حتی نشریات پیچیده مانند فورچون نیز اغلب کمکی نمی کنند. اگر در مورد سرمایه گذاری جدی هستید، با یک صفحه گسترده و داده های سهام مانند آنچه در وب سایت پروفسور فرنچ است، بنشینید و یاد بگیرید که با بازده کار کنید و از آنها برای اندازه گیری عملکرد تاریخی استفاده کنید. کمی کار است، اما ارزش تلاش را دارد.

دیدگاهتان را بنویسید